آب سمی:زهراب
آقای آلمانی:هر
آنچه مربوط به قوم است:ملیت
اثر آلودگی:لکه
از ادات پرسش:چی
از حواس پنج گانه:چشایی
از سازهای ضربی:دف
از گزندگان:شپش
از مصالح اه سازی:شن
از ورق های بازی:گشنیز
اسب ترکی:آت
امیدوار به پیشامد خوب:خوشبین
اورنگ و تخت:پات
ایمان آورده:گرویده
با تربیت و با کلاس:جنتلمن
بازی کردن:لهو
بر پیامبران نازل می شود:وحی
به لغزش در آوردن:سراندن
بوسه گاه:لب
بوی کردن:شنفتن
بیان کردن سخن:نقل
بیکاره:لش
پاکی:قداست
پرستار کودک:لله
پشته بلند:تل
تارمی:نرده
تاریکی ها:ظلمات
تصدیق آلمانی:یا
جنگ:نبرد
جوانی:شباب
چاق و کوتاه قد:خپله
چراگاه ها:مراتع
حداد:آهنگر
حرص:آز
حرف ندا:آهای
خالص:قح
خروس کوهی:قرقاول
خطاب بی ادبانه:هی
خویشی:قربت
درد چشم:رمد
دریافت:فهم
دستگاه سوراخ کن:مته
دشمن سرسخت:لد
دفترچه حساب های خورده ریز:دستک
راس:سر
رستن:نشا
رفتار به ناز:چم
روانداز:پتو
رود شمال خوزستان:دز
سازمان نامه رسان:پست
سایت شخصی:بلاک
سرشت:منش
سیلی:تس
شراب انگوری:می
شرافت:عز
شرم آور:ننگین
شماره مخصوص:کد
شکاف باریک:شیار
شیر:لبن
صوری:ظاهری
صوفی:پشمینه پوش
ضمیر فرانسوی:وو
عدد مقدس:هفت
فعال:اکتیو
قبلی:سابق
قطب منفی:کاتد
گناه کوتاه:گنه
لازم:بایست
لاف و گزاف:قمپز
مباهات کردن:فخر
مذکر:نر
مردد:دودل
مظهر و نمود:پدیده
مقسم آب:میراب
مهر و موم:پلمب
ناخوش دارنده:عاق
نقش هنرپیشه:رل
نوعی آش:سوپ
هدیه عید:عیدی
کار مستلزم اموزش یا تجربه قبلی:فن
کاغذ روزنامه:وب
کلمه تصدیق:بله
کیسه نایلونی:نایلکس
یاری دهنده:ممد