آب چرخان:گرداب
آب کند:لر
آخرین:پسین
آسایشگاه روانی:تیمارستان
آسیب:گزند
آگاه و هوشیار:بیدار
ان را باد می برد:باد آورده
اثر امیل زولا:نانا
اثر پا:رد
اثر حسینقلی مستعان:ارمغان زندگی
اراده کردن:قصد
از حروف الفبا:واو
از شهرهای هرمزگان:رودان
از نت ها:فا
اصلاح با زور:جبر
امرود:مل
اولین دو رقمی:ده
بالفعل:عملا
بریدن از بیخ:حذ
بی بند و بار:ول
بیماری سگی گرفتن:هار شدن
پارسنگ ترازو:ورام
پاک کردن گرد و غبار:غبار روبی
پایتخت ایرلند:دوبلین
پرسش از مکان:کو
پر گوشت:لحیم
پسر زن از شوهر پیشین:ربیب
پسوند سازنده قید از صفت:انه
پهلوان:یل
تالار بزرگ:سالن
تخمین:برآورد
تلاش می کنند از شما پیشی بگیرند:رقبا
تولد یافته:زاده
تکان و جنبش:لرزش
جامه جلوباز قدیمی:عبا
جای بازگشت:ماب
جزایی:کیفری
چوب خوشبو:ند
حرف درد:آخ
حرف ندا:آهای
حرف نفی:نه
حرکت کرم گونه:وول
خداوند:رب
خرس عرب:دب
خود:خویش
خوش خوان:قرا
خیمه:چادر
دختر زن از شوهر سابق:ربیبه
درخت سرشویه:سدر
دست ها:ایادی
دستور کار:برنامه
دلیر:نیو
دوستی و محبت:ولا
دیباچه:مدخل
راهرو سقف دار هشت ضلعی:هشتی
رایحه:بو
روز گذشته:دی
زنی که زادنش نزدیک است:پا به ماه
سالخورده:پیر
ستون بدن:پا
سرلشکر دریایی:دریابان
سنگ عایق:میکا
سنگ عصاری:غن
سیر از آن خبر ندارد:گرسنه
شایسته:کارامد
شرط بندی:قمار
شریک:سهیم
شهر قزوین:آبیک
شکننده و خرد کننده:هاشم
صمیمی و خالص:یکرو
ضمیر فرانسوی:وو
طاقچه:رف
عادت و خوی:داب
عادل:دادار
عدد قرن:صد
عموی حضرت ابراهیم:آزر
عهد:پیمان
فانی:میرا
گرمابه:حمام
گزنده خطرناک:رتیل
لشکر و سپاه:جند
لغزیدن و سرنگون شدن:سکندری خوردن
مخالف هم بودن:ضدیت
مراد و مقصود:نیت
مربی شاهزادگان سلجوقی:اتابک
مردد:دودل
مرطوب:خیس
منحرف از موضوع:پرت
موجود بسیار ریز:ذره بینی
مورچه ریز:ذر
نادرست:سقیم
نام پیشین میانمار:برمه
نقش هنرپیشه:رل
نویسنده ایلیاد و ادیسه:هومر
نکوهنده:لایم
نیرو:توان
همان دهان است:دهن
همراه دوز:دوخت
همگی:یکسر
وسیله بالا رفتن:نردبان
کسی که سود پول می گیرد:رباخوار
کشور آسیایی:برونئی
کلاه تمام لبه:شاپو
یار عذرا:وامق
یاریگر:نصیر