آرواره:فک
آوازه گر:تبلیغات
ابزار تشخیص شیب:تراز
اتحادیه ترابری هوایی:یاتا
اثر جواد مجابی:یکی و اندیگری
اثر غلامحسین ساعدی:مقتل
اثر منیرو روانی پور:کولی کنار آتش
اثر نیما یوشیج:مرقد آقا
از شهرهای ایالات متحده:دیترویت
اسم گذاشتن:نامیدن
اصل اثبات شده در یک علم:قانون
اعضای درونی بدن:احشا
بچه کودکانه:نینی
بخشی از مغز:مخ
بدزبانی:فحاشی
برتری:امتیاز
بشقاب دراز و بزرگ:دیس
بندپای زندانیان:غل
به تنهایی:یک تنه
به دنیا آوردن:زادن
به دیدار نهایی راه یافته:فینالیست
بیان کننده:حاکی
پایتخت قبرس:نیکوزیا
پرچم:درفش
پرگمان:شکاک
پرنده وفادار:قو
پشت دادن بر:اتکا
تازیانه:شلاق
ترمز چهارپا:هش
تلخ عرب:مر
توان:تاب
توان:زور
تورم سوختگی:تاول
توسری خور چکش:میخ
جام معروف:جم
جنبیدن چیزی در جای خود:اهتزاز
حرف حق می گوید:حقگو
حرف نوروزی:سین
خاک صنعتی:رس
خطاب بی ادبانه:هی
خطابی برای مردان:آقا
خونبها:دیه
دانشمند:فاضل
درخت زبان گنجشک:ون
درخواست کردن:تقاضا
دریاها:بحور
دریوزه گری:گد
دستگاه پخش صوت و تصویر:ویدیو
دشمن سرسخت:لد
دو دریا را به هم پیوند می دهد:تنگه
دیدگاه:نگرش
رای فقیه:فتوی
رود روسیه:دن
رود شمال خوزستان:دز
زدنی به شکم:صابون
سخن چین:نمام
یر بی مو:دغ
سنگ جادوگری:یده
سنگریزه:ریگ
سوی:زی
شمشیر:سیف
شمشیرها:سیوف
شهری در ایالات متحده:نشویل
شکافنده:باقر
صدای ریزش آب:شرشر
صومعه:دیر
عدد به هم زدنی:دو
عضو تیم ورزشی:بازیکن
علت:سبب
گاز چراغی:نیون
گرفتگی زبان:لکنت
گمان:حدس
گندم:اگ
گودال گرداگرد شهر:خندق
گیاهی خاردار:یز
لاغر:نحیف
مالک:ذا
مجانی:رایگان
مخزن آب توالت:فلاش تانک
مردن هم معنی می دهد:سقط
مرکز خوزستان:اهواز
مشهور و معروف گشتن:علم شدن
مظهر لاغری:نی
مملکت:کشور
می:شراب
میان:وسط
میل:رغبت
ناآگاه:غافل
ناخشنود از وضع خود:ناشکر
نادان:غت
ناگهان:ناگه
نرم:لین
نسبت به چیزی وظیفه دارد:مسئول
نوشابه روسی:ودکا
نوشیدنی لب سوز:چای
نوکر:چاکر
هواپیمای بی موتور:گلایدر
هوشمندی:ذکا
واحد پول بولیوی:بولیویانو
واحد پول غنا:سدی
واحد پول موریتانی:وگیه
ورزش یخ و چمن:هاکی
کتف و شانه:خا
کمیاب:نادر
کوچکترین:کهین