آلونک:کومه
انچه قبلا ذکر شده:همان
آیین:رسم
اثر پرویز قاضی سعید:گلی در بند خارها
از سری فیلم های جیمز باند:کازینو رویال
از عناصر:ید
اندک و بسیار:کمابیش
اندک و خلاصه:شمه
بالاترین نقطه:عرش
بخشش:داد
بدن:تن
بر حسب تداول:معمولا
برتری:رجحان
برگه منتشر شدنی:نشریه
برنج شوشتری:کات
بگو در قران:قل
به خاک سپرده شده:مدفون
بیماری پوستی:گر
پایتخت روسیه:مسکو
پایتخت هند:دهلی نو
پراکندگی:شت
پرتاب کردن:رمی
پرده پوشی:کتمان
پشم شتر:وبر
پوشش:کاور
پیش قراول:جلودار
پیش تر و جلوتر:فراتر
پیشوای دین زرتشتی:هیربد
تا سحر نمی خوابد:شب زنده دار
تدارک:تامین
تندرو:راهوار
تهیه تصویر از چیزی:تصویربرداری
تیشه بزرگ:تش
جامه رزم:زره
جلدی:پوستی
جمعا:روی هم
جنگنده:حارب
چسبنده:دج
چهره:دیدار
چهره:رخ
حاوی:شامل
حد و مرز تعیین کردن:تحدید
حریص:آزور
خالی:تهی
خجل:شرمنده
خسیس:گرانجان
خلاص شده:رها
خوراک زمین:کود
دارای رابطه با موضوع:ذیربط
داستان بلند:رمان
داغ و نشان:وسم
دریای عرب:یم
دست مالیدن:مس
دشوار:صعب
دوران کودکی:طفولیت
دوست ناجور:ناباب
دوست و دمساز:الیف
رودخانه:نهر
سازنده زره:زراد
سایل:گدا
سایه:نش
سلطان:شاه
سنبل کوهی:فو
شایسته:برجا
شماره:عدد
شمیم:بو
شهر خراسان شمالی:گرمه جاجرم
شهر مرکزی:سنجان
صریح:رک
صوت ترساندن:پخ
طرز سخن گفتن:لهجه
عدد اول:یک
علت:سبب
علم حکومت کردن:سیاست
عمل خاراندن:خارش
عود:ند
غضب:خشم
فالگیری:رمالی
فشار برای جابجا کردن:هل
فنی در والیبال:جاخالی انداختن
قابلیت های فردی ورزشکار:تکنیک
قصد کردن:همت
گریه با سوز و گداز:زار
گستاخ:جری
مار بزرگ:بوا
مانند:شبیه
ماه شب چهارده:بدر
مباشر:وکیل
مجرای خون:رگ
محل استقرار نیروی نظامی:پایگاه
معاون استاد دانشگاه:دانشیار
معین کردن:تعیین
ناپسند:بد
ناشنوا:کر
نامادری:زن بابا
نزد عرب:لدی
نگاه خیره:زل
نگهبان اتش مقدس:آتربان
هریک از مناسک حج:شعایر
همان شاهزاده است:شازده
کشور آسیایی:هند
کلمه افسوس:آه
کمیابی:ندرت
کوزه بزرگ:هب