آب روستایی:او
آراستن و نیکو کردن:زین
آسیاب به آن است:نوبت
آشیانه مرغ:عش
آفتاب:خور
آقای اسپانیایی:دن
اثر اسماعیل فصیح:دل کور
اثر عبدالحسین زرین کوب:نامورنامه
اثر فتح الله بی نیاز:ستیزه جوی دلتنگ
اجاق مخفی:فر
از بت های جاهلیت:ود
از سبزیجات:شاه تره
از شهرهای استان مرکزی:شهباز
از گازها:ازن
از مشتقات نفت:قیر
اشاره به دور:آن
اصل چیزی:قوام
امر از رفتن:رو
انجام دادن:فعل
اندازه و مناسب:فیت
اهل هند:هندی
باز داشتن:منع
بازداشت کردن:توقیف
به دنیا اوردن:زا
به طرف:فا
بی همسر:مجرد
بیان کردن سخن:نقل
پاکیزه:طاهر
پایتخت اتریش:وین
پایتخت تایلند:بانکوک
پرستار کودک:لله
پرشگاه:سکو
پرفسور حیوانات:بز
پرهیزکاری:تقا
پسوند راننده:ران
پنداشتن:گمان کردن
تازه متولد شده:نوزاد
تندر:رعد
توده ها:جماهیر
تولید نسل:تناسل
تیر بزرگ:دیرک
تیر کوتاه:زج
تیرگی چشم:تم
جزیره انگلیس:شتلند
جزیره ژاپن:یزو
جن زده:جنی
جنگ:رزم
جو:شعیر
جوانمرد و فتی:عیار
جوانمردی:مروت
چاقوی آشپزخانه:کارد
چاهی در جهنم:ویل
چشایی:ذوق
حشره کش قدیمی:ددت
حلال رنگ:تینر
خستگی:تعب
خودروی خودمانی:ماشین
خیزاب ها:امواج
دختر زن از شوهر سابق:ربیبه
درخت جوان:نهال
دروازه بان:گلر
درونی:تویی
دگرگون شدن اوضاع:ور قبر گشتن
ده ریال:تومان
ده هزار متر مربع:هکتار
دهن:دکوپوز
راکت انداز چندتایی:کاتیوشا
رستنی نهانزا:خزه
روییدن:نشو
زد و خورد:دعوا
زشت:رکیک
زمام و افسار:مهار
سرمایه:کاپیتال
سلاح کاشتنی:مین
شاه کوتاه:شه
شاهزاده فرنگی:پرنس
شهرها:بلاد
شهری در ترکیه:آدانا
شکننده و از بین برنده:ناقض
صاف و پاک:ناب
صافی کردن:پالاییدن
طعنه زن پیاز:سیر
عشوه گر:لوند
عضو پر زور:بازو
فلز شناسی:متالوژی
فکرش با جامعه فرق می کند:دگر اندیش
قابل احتراق:سوختنی
قرار گاه:مقر
گرد و خاک انباشته:خاک و خل
ماه سرد:دی
محل دریافت عوارض:عوارضی
محل زنان حرم:حرم سرا
مسکن قوی:مرفین
مشتری:ژوپیتر
مفصل پا:زانو
میخ چوبی:وتد
نقش هنرپیشه:رل
نوگرا:مدرنیست
وحشی:دد
وسیله ریختن مایعات درون ظروف در تنگ:قیف
کلاه تمام لبه:شاپو
یکدندگی:لج