اثری از محمد بهارلو:شهرزاد قصه گو
شهر فرانسه:مارسی
نو:تازه
حرف نفی:نه
صفحه اینترنتی:وب
آسمان:سما
نای:حنجره
چربی:په
امرود:مل
پایان دوران تولید مثل:یائسگی
نان جو:جوین
اثر استاندال:خاطرات یک سیاح
تنبان:پاجامه
برگه صورت پدران و مادران:نسب نامه
نجات یافتن:رستن
عدد بلبل:هزار
طناب:ریسمان
سنگسار کردن:رجم
میل به غذا داشتن:اشتها
دراز:طویل
روغن غلیظ:گریس
یاوه گویی:هرز
از پیامبران:سلیمان
رازها:اسرار
سخت تر:اشد
پسوند شباهت:سا
مادر عرب:ام
از سوره ها:یس
شامل تر:اعم
پنداشته:انگاشته
هواپیمای سریع:جت
با پروژکتور می بینند:اسلاید
بر عهده گرفتن تاوان:تضمین
نیایش کردن:یشتن
سروری:ریاست
شهر خراسان جنوبی:قائنات
عمومیت دادن:تعمیم
سایه:نش
عدد روستا:ده
بهشت:جنت
مساوی:یر
دستگاه تولید آب گرم:پکیج
استخوان سینه:قص
شکست در بخشی از پوسته زمین:گسل
الحاق:انضمام
مصیبت زده:سوگوار
بی خبر:ناگاه
دست یافتن به آن آسان است:دسترس
بویایی:شم
شهر مرکزی:نراق
نوبت سینمایی:سانس
استوانه متحرک سیلندر:پیستون
خویشاوند:نسیب
کارکرد:راندمان
دست عرب:ید
نام ترکی:اد
نمی تواند درست راه برود:لنگ
کرانه ها:سواحل
خودخواه:گران سر
سجده زیاد می کند:سجاد
اسب ترکی:آت
ناله و فغان:ژح
ضمیر غایب:او
سختی و سلابت:شدت
بی مو:تاس
نماد سختی:سنگ
سیاهی شهر از دور:سواد
طراحی مقدماتی:اتود
موجود بسیار ریز:ذره بینی
تقدیر:سرنوشت
واحدی در طول:اینچ
دیگدان:اتاق
کرم شب تاب:شب افروز
ذبح:کشتار
از ایالات آمریکا:کلرادو
بسته شدن:انسداد
رعشه:لرزش
کالا را انبار می کند تا گران بفروشد:محتکر
پایتخت مصر:قاهره
بازی های ورزشی منظم:لیگ
پس ماندن:تاخر
وجود:بود
عطا:داد
زیر پا مانده:له
جوانمردی:حمیت
گفتار:قال
دوست و یار:رفیق
قطار:ترن
خاک نرم:غبار
جنگ:حرب
ترمز چهارپا:هش
کار بیهوده انجام می دهد:غازچران
به راستی:حقا
شادی آور:فرح بخش
دختر گشتاسب:همای
کوچک:که
پاروی قایقران:فه
قعر چیزی:ته
درد کردن عضو انگار که سوزنی در آن فرو می کنند:تیر کشیدن
سنگینی:وقار
امپراتور روم:سزار
درختی جنگلی:توی
خنده با صدای بلند:قهقهه