آراسته شده:مزین
آرامگاه:مرقد
آسیب:اک
آشکار:مبرهن
از اوراق بهادار:برات
بانگ کبوتر:هدیل
بی حساب شدن:یر به یر شدن
بیهوشی:غش
پر:لبریز
پهلوان:گو
پوشش شمشیر:غلاف
پیرو آیین بها:بهایی
پیشوای دینی:امام
تباهی:فساد
تو در تو:لابلا
جانشین:بدیل
جانوری با پوست گرانبها:خز
جسور و بی ادب:گستاخ
جغد:بوف
حرص:آز
خطاب بی ادبانه:هی
خواندنی دانش آموز:درس
دختران:بنات
دریاها:بحار
دست به دامان شدن:توسل
دشت:هامون
رطب:خرما
زبانه آتش:گر
زر:طلا
سایه بان دستی:چتر
سپاه:لشکر
سمت راست:یمین
سیاهی جسم از دور:شبح
شهر آذربایجان غربی:شوط
شهر اردبیل:پارس آباد
ضمیر وزنی:من
عضو سخن گفتن:زبان
علم پزشکی:طب
عود:بربط
فیلمی از مایکل چیمینو:شکارچی گوزن
فیلمی با بازی حمیده خیرآبادی:یک خوشگل و هزار مشکل
گرفتاری:بلا
مجموعه ای از پله ها:پلکان
مستی:سکر
مضطرب:نگران
ممنوع:قدغن
نارس:کال
ناقص:نارسا
نصف هر چیز:نیمه
نیمه خالی لیوان را می بیند:منفی باف
واحد انرژی:ژول
واحد پول ایران:ریال
کافی:بس
کتاب شاعر:دیوان
کشور آفریقایی:اریتره
کمیاب:نایاب