آرامش خاطر یافتن:اطمینان
آشفتگی و تلاطم:بحران
آگاه:باخبر
اتصال:پیوند
از استان های ایران:کردستان
از چاشنی ها:سس
از سازها:گیتار
از سبزی ها:ریواس
از مراکز استان ها:اهواز
استوار کردن:تاکید
افسرده:دیپرس
با حمیت:غیور
بار دوم:ثانیا
بدبخت:تیره روز
بزرگترین رود ایران:کارون
بیچارگی:زبونی
بیماری:دا
پوست بز دباغی شده:تیماج
تلافی کردن:جبران
جار و جنجال:هیاهو
جانور بیابانی:وحش
جانور خیلی ترسناک:نسناس
حرف نداری:بی
خدمت و غمخواری:تیمار
خطا کردن:سهو
درهم شدگی در ریسمان:گره
درست دانستن:تایید
درست شده:ساخته
دریچه کاربراتور:ساسات
دماسنج:ترمومتر
ساکت و آرام:خاموش
ستم:بیداد
سرزنش و طعنه:سرکوب
سوسن زرد:وج
شهر مازندران:رامسر
شهر کرمانشهر:روانسر
شهری در انگلستان:برایتون
شیرینی عروسی:کیک
طولانی ترین شب:شب یلدا
ظرفی ر حمام:وان
فراخ و وسیع:جادار
فیلمی با بازی خسرو شکیبایی:پرواز را به خحاطر بسپار
فیلمی با بازی ویشکا آسایش:برف روی کاج ها
گروه مردم:قوم
لباس:رخت
لغزش ناگهانی زبان هنگام حرف زدن:تپق
ماهیانه:شهریه
مراتب:درجات
مرحله ای از کشاورزی:داشت
مستاجر:اجاره نشین
مقام و منزلت:جاه
مقیم:ساکن
میوه باب گلو:هلو
ناموس پرست:غیرتی
نخست:اول
نشانه قرآنی:آیت
نوشیدن:شرب
نوعی بست لباس:زیپ
نوعی حلوا:لو
وسیله رسم دایره:پرگار
وقت:هنگام
کیسه ای بر پشت چارپایان:خرجین