آویزان:آویخته
آینده:آتی
ابتدای روز:بامداد
از بیماری ها:بری بری
از حروف انگلیسی:اف
از حشرات:پشه
افشرده گوجه فرنگی:رب
الهه عشق:ونوس
اما:ولی
امر از آمدن:بیا
انتها:ته
اهل و عیال دارد:متاهل
اولین دریافتی کاسب در روز:دشت
برابر:یر
برانشی:آبشش
بزرگ جثه:یقر
بشر:آدم
بهشت:جنت
پاینده:مخلد
پریشان حال و شوریده:آشفته
پشت و عقب:فرا
پول قدیمی:شهروا
پیامبر بت شکن:ابراهیم
پیکر انسان:اندام
تراکم:انبوهی
ترس:بیم
ترس:خوف
تصدیق بی ادبانه:آره
تیشه:تش
ثروتمندان:اغنیا
جای مطمئن:امن
چنیدن رای:آرا
چین و شکن:چروک
حرف همراهی:با
حق ناحق:وتو
خادم قوم:ام
خسیس بودن:خست
خمیدگی کاغذ:تا
درس خوانده:ملا
دندان های نیش:انیاب
دویدن:بو
رو ترش کردن:اخم
رو کردن:التفات
زیب و زینت:زیور
سازگار و نرم:ملایم
ستون بدن:پا
سروسامان:نوا
سلاخ شتر:یاسر
سکه قدیمی:اشرفی
صدای ترساندن:پخ
ضد بد:خوب
ضمیر متکلم وحده:من
ظرف:اوند
ظرف شستن لباس:تشت
علامت مفعولی بی واسطه:را
قادر:توانا
قرقی:قوش
قله زاگرس:دنا
گاوباز:ماتادر
گردش کودکانه:ددر
گیاه زرنگرزی:روناس
گیاه طبی:رازیانه
گیج عامیانه:شوت
محبت:ود
مخفف گاه:گه
مخفف گند:گن
مفصل ساعد و بازو:آرنج
من و شما:ما
نفش کشیدن:دم
نور کم:سو
نوعی آش:شوربا
نوعی پارچه:ترمه
نیسان:نیزار
هنوز شاد نشده:شا
وسیله آراستن:اهیانه
کبوتر دشتی:یمام
کمک:مدد
یاقوت:یاکند