آب انگلیسی:واتر
آبشخور:مشرب
آتش برافروخته:نایره
امیختگی:امتزاج
آنچه در تصرف کسی بوده:داشته
اوازی از گلو:خرخر
اثر صادق هدایت:مازیار
اثر عبدالحسین زرین کوب:سرنی
ادعا:قمپز
الگو:سرمشق
اهل ساری:ساروی
بالا آمدن آب دریا:مد
بدبختی:شقاوت
بسیار بخش کننده:قسام
بنده زر خرید:قن
به رنگ زرد:زرد فام
به صورت پودر در آمده:گرد
به هوش باش:هان
بهرام:هان
بهرام:مریخ
بی آلایش بودن:سادگی
بیماری اچ آی وی:ایدز
بین کاشت و برداشت:داشت
پخش و پلا:ولو
پرنده شکاری کوچک:زغن
پسوند دارنده:مند
تازه زایمان کرده:زایو
ترش و شیرین:ملس
ترک خفیف استخوان:مو
تنها نشستن:خلوت
تکان و جنبش:سک
تیر پیکان دار:یب
جانشین:قایم مقام
جایگاه:مکان
جسم کروی:گوی
جلسه:نشست
جوی آب:لر
چله کمان:زه
چه بسیار:بسا
حجت و برهان:دلیل
حرف خوردنی:نون
حرف نداری:بی
حلق:گلو
حمیت:غیرت
خاک:تربت
داخ و نشان:وسم
داخل:تو
دانا:بخرد
دقیق:تیزبین
دوباره ساختن:بازسازی
دوره تحصیلی:ترم
ذات:جنم
رئیس جیمز باند:ام
رایگان:مفت
ردیف:رج
رطوبت:نم
رگ:ورید
روییدن:نشا
ریسمان:رشته
زخم عفونی روی پوست:دمل
زمین خشک و سخت:دغ
زن بردبار:حلیمه
زن زیباروی:حور
سبک هنری واقع گرایی:وریسم
سرسرا:هال
سیاحت:جهان گردی
شالوده:فونداسیون
شامل شدن:عم
شش عدد از چیزی:جین
شهر تهران:ری
شهری در ایتان کرمان:فهرج
صدای ساعت:تیک تاک
عالم:دانشمند
عدد خیطی:سه
غیر ایرانی:انیران
فرومایه:دون
فریب:نیرنگ
قانون یک سازمان اجتماعی:اساس نامه
قرارگاه:نشیمن
قورباغه درختی:وک
گرد آمده:فراهم
گریبان:یخه
گستاخ:جسور
گنجشک:ونج
گوسفند شاخ دار:تکل
لباس آخرت:کفن
لطیفه:جوک
لقب دهخدا:دخو
لنگه بار:تنگ
له کردن غذا با دندان:جویدن
مرغ می رود:جا
مسابقات چند جانبه:تورنمت
مسری:واگیردار
مکتب احساس و خیال:رمانتیسم
میدان و صحرا:لرد
نوعی آش:سوپ
نویسنده سرود کریسمس:چارلز دیکنز
ورزیدگی:کارکشتگی
کابین:مهر
کاغذ بسته بندی و تزئین:زرورق
کاهگل:ویم
کبیر:بزرگ
کلمه شرط:اگر
کم کم:نم نمک
یاری دهنده:ممد
یک عدد:یکی